محمدعلی ابطحی نوشت :

بندیکت شانزدهم

 انتخاب روحانی سنتی به عنوان رهبر واتیکان پیام خوبی برای دنیا ندارد.

آقای بندیکت شانزدهم در دوران ژان پل دوم مسئولیت حفاظت از سنت­های کلیسا را داشت. با هر نوگرایی در کلیسا مخالف بود. در از هم پاشاندن روحانیت نوگرای کلیسای آمریکای لاتین نقش اصلی را داشت. و همه­ی تلاشش این بود که نگذارد تفکر نوین متناسب با واقعیت­های دنیای جدید بر دامان کلیسا گرد بنشاند.
شاید این خصلت در کنار فعالیت­های سیاسی و نواندیشانه­ی ژان پل دوم که گفتگوی ادیان را به رسمیت می­شناخت و به تمام دنیا سفر می­کرد، پیام صلح و دوستی را برای دنیا تبلیغ می­کرد، می­توانست مفید باشد اما وقتی چنین تفکری در جایگاه مدیریت کل کلیسای واتیکان قرار می­گیرد پیام خوبی برای دنیا و خود کلیسا ندارد.
دینی که نتواند واقعیت­های جهان را درک کند و بخواهد همه را به صراط مستقیمی که خودش به آن پای بند است دعوت کند خاطره تلخ دوران تبشیر را تداعی می­کند و به انزوای دین و کلیسا خواهد انجامید.
وقتی یک رهبر دینی از خداوند تشکر می­کند که او را رهبر متدیان کلیسا قرار داده است و خود ر ا نماینده­ی او می­داند و با این عنوان می­خواهد با مردم حرف بزند، مشکلات فراوانی را برای بشریت و دیانت به ارمغان می­آورد.

از روشن­اندیشان کلیسا و روشن­اندیشان همه­ی ادیان انتظار می­رود که نقش دین را در دنیای جدید و متناسب با واقعیت­های مورد نیاز جامعه تعریف کنند وگرنه نتیجه­ی طبیعی آن انزوای دین خواهد بود.

حضور روحانیون سنتی در مقام مدیریت سیاسی ادیان به رویارویی ادیان منجر خواهد شد.

امید که مشاوران پاپ جدید که مشاوران آگاه و کار آشنای ژان پل دوم بودند این خطر را احساس کنند و از نگرانی متدینان عالم بکاهند
منبع : وب نوشت